سلام دوستان عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه قول داده بودم دعایی رو برای طول عمر بذارم که توی آخرین جمعه ماه رجب باید خونده بشه. یادتون نره آخرین جمعه ماه رجب، 10 تیرماه هستش. پس بازهم تاکید می کنم یادتون نره هم خودتون بخونید و هم خوندن این دعا رو به عزیزانتون توصیه کنید.در واقع هدیه کنید. دعایی که یازده سال بر عمر می افزاید مرحوم ملا محمد باقر فشارکی رساله ای در اعمال ماه رجب و شعبان و رمضان تالیف فرموده، در آنجا نقل کرده اند از بعضی کتب که در روز جمعه آخر ماه رجب هرکس این دعا را بخواند(البته قبل از غروب آفتاب) 11سال بر عمر او اضافه می شود. این دعا توی کتاب گنجهای معنوی صفحه 84 دعای 25 موجود هست. بسم الله الرحمن الرحیم یا أجَلَّ مِن کُلِّ جلیل، یا أکرَمَ مِن کُلِّ کریم، و یا أعَزَّ مِن کُلِّ عزیز ٍ أغِثنی یا غیاثَ المُستـَغیثینَ بِفـَضلِکَ و جُودِکَ و کـَرَمِکَ و مُدَّ عُمرنا وَهَب لـَنا مِن لـَدُنکَ عَمراً بـِالعافیـَةِ یا ذالجلال و الاکرام. همچنین در صفحه 83 دعای 24 که ادامه این روایت و دعا در صفحه 84 هست. دعایی برای طول عمر ذکر شده که باید در تعقیب نماز پنجگانه خونده بشه. سید بن طاووس به سند معتبر از جمیل بن دراج روایت کرده است که مردی به خدمت امام جعفر صادق (ع) آمد و گفت : ای مولای من، سنم بالا رفته است و خویشان من مرده اند و مونسی ندارم و می ترسم که مرا نیز مرگ دریابد. حضرت فرمود: که برادران مومن صالح برای انس گرفتن بهترند از اقارب. و اگر درازی عمر خود و خویشان و دوستان را خواهی این دعا را بعد از هر نماز بخوان. اللهم صل علی محمدٍ و ال محمدٍ اللهم اِنَّ رَسُولـَکَ الصّادقَ المُصَدَّق صَلـَواتـُکَ عَلـَیهِ و الِهِ قالَ اِنـَّکَ ما تـَرَدَّدتُ فی شَیءٍ انـَا فاعلـُهُ کـَتـَرَددُّی فی قـَبض ِ رُوح ِ عَبدیَ المُومِن ِ یَکرَهُ مسائـَتـَهُ اللهم فـَصَلِّ علی محمدٍ و الَ محمدٍ و عجل لِوَلیِّکَ الفرج و العافیة َ و النـَّصرَ ولا تـَسُونی فی نفسی ولا فی احَدٍ مِن احَبـَّتی. راوی گفت: چون بر این دعا مداومت کردم چندان عمر یافتم که از زندگانی ملول شدم. امیدوارم خوشتون اومده باشه و از همه مهم تر استفاده بکنید.
پیامبر (ص)مربی حضرت علی (ع)
مورخین می نویسند: خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب عموی
پیامبر (ص) با عائله و هزینه سنگینی روبرو بود. پیامبر با عموی دیگر خود ،
عباس که ثروت و مکنت مالی او بیش از ابوطالب بود، به گفتگو پرداخت.
هردو توافق کردند که هرکدام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببرند
تادر روزگار قحطی گشایشی در کار ابوطالب پدید آید. از این جهت عباس ،
جعفر را و پیامبر اکرم (ص) علی را به خانه خود بردند.
حضرت علی (ع) خود در نهج البلاغه در چند جا به این تربیت و مراقبت
پیامبر اشاره می فرماید:
" شما ای یاران پیامبر ، از خویشاوندی و نزدیکی من با رسول خدا و
مقام مخصوصی که در نزد آن حضرت داشتم کاملا آگاه هستید و می دانید
که من در آغوش پرمهر او بزرگ شدم ، هنگامی که نوزاد بودم مرا در
آغوش خود می گرفت، در کنر بستر خود از من حمایت می کرد.
دست بر بدن من میکشید و من بوی خوش او را استشمام می کردم.
او غذا در دهان من می گذاشت".
" من به سان بچه ناقه ای که به دنبال مادر خود می رود در پی پیامبر (ص)
می رفتم. هر روز یکی از فضائل اخلاقی خود را به من تعلیم می کرد و دستور
می داد که از آن پیروی کنم".
اولین مسلمان
پیشگامی در پذیرش اسلام بر کسی پوشیده نبود. اکثریت محدثان و تاریخ نویسان
شیعه و سنی آن را نقل کرده اند. پیش از همه خود رسول گرامی اسلام خود به
سبقت علی در اسلام تصریح کرده و در مجمع عمومی صحابه فرمود:
" نخستین کسی که در رستاخیز با من در حوض کوثر ملاقات می کند
پیشقدم ترین شما در اسلام ، علی بن ابیطالب است".
خلقت نوری، پیامبر (ص) و علی (ع)
در رابطه با خلقت نوری پیامبر (ص) و علی (ع) و عظمت مقام معنوی
آن دو بزرگوار روایات فراوانی از منابع شیعه و سنی وارد شده است
که از جایگاه والای آنها در نزد خداوند و مقام شامخ آنان حکایت دارد.
در اینجا به چند حدیث اشاره می شود:
رسوا خدا (ص) فرمودند:
خداوند قبل از هر چیزی نوری آفرید و آن را دو نیم کرد ،
از نیمی مرا و از نیم دیگر علی را آفرید. پس همه چیز از نور من و
علی پدید آمد. تسبیح خدا می کردیم و فرشتگان تسبیح کردند ، ما تکبیر گفتیم
و فرشتگان نیز تکبیر گفتند. این تسبیح و تکبیر آنان به آموزش من و علی بود.
امام کاظم (ع) فرمودند:
" خدای بزرگ نور محمد (ص) و علی (ع) را از نور عظمت و جلا خویش آفرید.
چون خواست محمد را بیافریند ، آن نور را دو نیم کرد. از نیم اول محمد (ص)
و از نیم دیگر علی را آفرید".
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
" من و علی از یک نور آفریده شدیم. چهار هزار سال پیش از آن که خداوند
آدم را بیافریند ، چون آدم را آفرید این نور را در صلب او نهاد. پیوسته یک
چیز بودیم تا در صلب عبد المطلب جدا شدیم".
سلمان فارسی از قول پیامبر (ص)می گوید، که پیامبر فرمود:
" من و علی از نور خدا و از راست عرش آفریده شدیم. خدا را تسبیح و
تقدیس می کردیم. چهار هزار سال پیش از آن که خداوند آدم را بیافریند ،
چون آدم را آفرید ما را به صلب مردان و رحم زنان پاکدامن انتقال داد،
نسل به نسل گرداند تا به عبدالمطلب انتقال داد .نور ما را دو نیم کرد ،
نیمی در صلب پدرم عبد الله قرار گرفت و نیم دیگر در صلب عمویم ابوطالب .
از نیم اول من و از نیم دیگر علی. نام من در رسالت و نبوت قرار گرفت و
نام علی (ع) در خلافت و شجاعت. من رسول خدایم و علی ولی خدا".
اول از همه ولادت امام محمد نقی (ع) رو بهتون تبریک میگم، شیعیان عیدتون مبارک
و بعد اینکه قصد دارم به مناسبت ولادت مولود کعبه یه زندگینامه تقریبا مفید و مختصری
از این بزرگوار بذارم احتمالا هر روز آپ می کنم با من همراه باشید. ممنون از همراهیتون...
در ضمن دیروز توی برنامه نیمروز شعر جالبی در مورد حضرت علی خونده شد که
می خوام توی این پست براتون بذارم، البته یکی دو کلمه اش رو فراموش کردم،
اونایی که برنامه دیروز رو دیدن کمکم کنن که تیکه های گم شده این پازل رو پیدا کنم.
این شما و این شعر زیبا به روایت امیر مرشد:
هرجا روم ز حب علی گفتگو کنم
هرجا رسم ز نام علی جستجو کنم
شهدم دهی به لب نزنم جز به نام او
زهرم دهی به عشق او ....
گویم یک حدیث از .... مصطفی
با آن مشام اهل ولا مشکبو کنم
روزی نبی خدا به حضور زهرا رسید و گفت
اول خوش است از گل روی تو بو کنم
پرسید حال دختر و بوسیدش آنچنان
یعنی که تو را ز باغ بهشت آرزو کنم
زهرا شکسته خاطر و آشفته حال گفت
ای جان فاطمه، چه خوش است شکوه ی دل با تو روبرو کنم
ز چه باد ز ابن عم نامی نبرده ای که از نفست بوی او کنم
فرمود علتی است در این کار، دخترم ز من مرنج
کاری کنم، اراده نمایم نکو کنم
چون از سفر آمده و وضویی نداشتم
حاشا که ذکر نام علی بی وضو کنم
خوش گفت منزوی، نظری گر کند علی
از اشک شوق، نیک و بدم شستشو کنم
من که خیلی شیفته این شعر شدم، انشاالله شما هم خوشتون اومده باشه.
درضمن خواهشی داشتم و اون اینه که در نظر خواهی این وب شرکت کنید در بخش نظرات دلیل انتخاب گزینه مورد نظر رو بگید تا بدونم از چیه این
و حتما ، حتما
وب خوشتون اومده و ازچی خوشتون نیومده و در بهتر شدن این وب کمکم کنید.
با تشکر مدیریت وبلاگ
نام و القاب امیر المومنین (ع)
سومین معصوم و اولین امام شیعیان، امیر المومنین، امیرعوالم وجود است.
نام مبارکش علی است و کنیه های آن حضرت : ابو الحسن، ابوتراب و ابوالحسن.
برخی از القاب مبارک او عبارت اند از: مرتضی، اسدالله، ولی الله، الوصی،
سید الوصیین، یعسوب الدین (پادشاه بزرگ دین)، قائدالغُُُرالمحجِِلین، صدق الاکبر،
فاروق الاعظم، قسیم النار و الجنه، حیدر و امیر المومنین.
پدر بزرگوار آن حضرت، ابوطالب که گفته اند نام اصلی او عمران بود،
از بزرگان قریش و حامیان جدّّّی پیامبر بوده.
مادر گرامی او فاطمه بنت اسد است که در دوران کفالت و سرپرستی حضرت ابوطالب
از پیامبر، این بانوی بزرگوار خدمات فراوانی به آن حضرت نمود و به همین دلیل ،
پیامبر اکرم او را چون مادر خود می دانست.
همه مورخان ولادت با سعادت آن حضرت را ۳۰ سال بعد از واقعه فیل (عام الفیل) و
در ۱۳ ماه رجب، آن هم در درون کعبه دانسته اند. البته برخی میلاد مسعود آن امام را
هفتم یا هفدهم یا ۲۳ شعبان ذکر کرده اند که مشهورترین مورخان،
معتبرترین تاریخ را همان ۱۳ رجب دانستند.
منبع:زندگینامه ۱۴ معصوم (ع). نسیم محمد (ص).
گرد آورنده : علی دانشور
عنوان پست بعدی " پیامبر (ص) مربی حضرت علی (ع) "
چنانچه مایل به دنبال کردن این سیره هستید
هرکه بی محابا به مردمان، آن گوید که نخواهند
درباره اش آن گویند که ندانند.
امام علی (ع)
پیشاپیش ولادت حضرت علی رو بهتون تبریک می گم...
آقایون عزیز نوبتی هم که باشه نوبت شماست
پدرای بزرگوار، شوهرای محترم، آقا پسرای آقا منش روزتون مببببببببارک
امیدوارم در پناه خدا و زیر سایه آقا علی مرتضی (ع) موفق و موید وسرفراز باشید و آبروی مردانگی رو نبرید... و مرد باشید
قرار بود توی این پست دعای آخرین جمعه ماه رجب رو بگم که ۱۱ سال
به عمر اضافه می کنه ...
اما دیدم تا اون موقع خیلی وقت داریم ،آخرین جمعه رجب ۱۰ تیر هست
واسه همین تصمیم گرفتم این مطلب رو هفته دیگه بذارم و تا پنجشنبه که
روز مرد هست مطالب مناسبتی بذارم
این گلا تقدیم شما...
سلام دوستان ببخشید اگر دیر آپ کردم ...
آخه چند روزیه سیستمم مشکل پیدا کرده و الان از سیستم خونه داییمه که دارم
آپ میکنم در هر حال حلول این ماه پر برکت رو بهتون تبریک میگم ...
و امیدوارم که به حرمت این ماه عزیز هر حاجتی که دارید اجابت بشه
فردا روز آرزو هاست فردا رو از دست ندید من رو هم از دعای خیرتون
فراموش نکنید...
از اعمال این روز گفته شده این روز رو روزه بگیرید و بین نماز مغرب و
عشا ۶ نماز ۲رکعتی بخونید به صورتی که در هر رکعت یک مرتبه حمد ، ۳
مرتبه انا انزلنا ، دوازده مرتبه قل هو الله می خوانی و چون از نماز فارغ شدی
۷۰ مرتبه اللهم صل علی محمد النبی الامیِِّ و علی اله پس به سجده می روی و
۷۰ مرتبه سُبُّوحُْ قُدَُّوسُّّ ربُُّّ الملا ئکة و روح پس سر از سجده بر میداری و
۷۰ مرتبه رَِبِّّ اغفِر وارحَم وَتَجاوَز عَما تَعلَمُ اِنَّّکَ اَنتَ العَلبُّّ الاعظَمُ
پس باز به سجده می روی و ۷۰ مرتبه می گویی
سُبُّوحُْ قُدَُّوسُّّ ربُُّّ الملا ئکة و روح پس حاجت خود را طلب
می کنی انشاالله براورده خواهد شد.
از اعمال دیگر در طول این ماه
خواندن ۱۰۰۰ مرتبه لا اله الا الله و خداوند برای او صد هزارحسنه
و بنا فرماید برای او صد شهر در بهشت.
همچنین ۱۰۰۰ مرتبه استغفر الله ذاالجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام
تا خدای رحمان او ر ا بیامرزد ...
همچنین در روز های جمعه ۱۰۰ مرتبه قل هو الله احد بخواند تا برای او نوری
باشد در قیامت که او را به بهشت بکشاند...
هر کس در روز جمعه چهار رکعت نماز بخواند بین نماز ظهر و عصر در
هر رکعت یک مرتبه حمد ، هفت مرتبه آیت الکرسی و پنج مرتبه قل هوالله احد
و ۱۰ مرتبه استغفرُ الله الذی لا اله الا هو و اسئلُهُ التوبة حق التعالی برای او
از روزی که این نماز را خوانده تا روزیکه بمیرد
هر روز ،روزی هزار حسنه و عطا فرماید او را به هر آیه که خوانده شهری
در بهشت ازیاقوت سرخ و به هر حرفی قصری در بهشت از در سفید و به او
تجویز فرماید حورالعین وراضی شود از او و نوشته شود از عابدین و ختم فرماید
برای او سعادت و مغفرت ...
و همچنین سه روز پنجشنبه و جمعه و شنبه را روزه بگیردخداوند برای او
ثواب نهصد سال عبادت بنویسد ...
منبع گنج های معنوی ۲
البته فکر کنم توی مفاتیح هم باشه
توجه توجه...
آخرین جمعه ماه رجب رو فراموش نکنید...
دعایی داره که به سبب اون ۱۱ سال به عمرتون اضافه می کنه البته
توی کنجهای معنوی ۱ داره اما من توی پست بعدی میذارم هم خودتون
و هم عزیزانتون یادتون نره که بخونید ...
سهم من از تو آسمانی شد، بی ستاره
به وسعت تنهایی ماه، تا بی کرانه آواز حزین آلود آن قناری نشسته
بر شاخسار انتظار...
سهم من از تو تک درختی شد ، که زمانه و تقدیر
به اناری به نام حسرت بارورش کردند...
که دانه دانه اش، تمنای من از نگاهت بود...
17/6/86
آخرین باری که صدای گامهایت را دوست نداشتم، هنگامی بود که می رفتی!،
بی آنکه به چشمهای ملتمسم نگاه کنی و به اشکهای روان از گونه ام و به دلی که
برایت تنگ می شد.
یادت هست...
اولین بار هم صدای گامهایت را دوست نداشتم و آن زمانی بود که شب و روزت را
با تعقیب سایه ام تمام می کردی، بی آنکه به چشمهای ملتمسم اعتنا کنی و یا حتی
به خواهش های مکررم.
نه برای آمدن و نه برای رفتن، از من هیچ نپرسیدی...
آری آخرین باری که صدای گامهایت را دوست نداشتم، هنگامی بود که می رفتی،
با ساکی به دست که تمام خاطرات باهم بودنمان را درونش ریخته بودی و با خود
می بردی. صدای گامهایت ناقوس مرگ را به لرزه می انداخت و من گوشهایم را
با دو دستم چنان می فشردم تا نشنوم آوای مرگ را... ولی چه سود...
چه سود که چهار ستون تنم را به لرزه انداخته بودی و چه بی وقفه می بارید
ابر چشمانم...
و تو چه بی رحمانه ندیدی مرا...
امروز هم مثل هر روز با کابوس رفتنت از خواب بیدار شدم...
جلوی آینه ایستاده ام و به خود نگاه می کنم، از زردی چهره ام، از گودی زیر چشمانم و
از خشکی لبانم به وحشت می افتم و به خود می گویم...
آیا لیاقت این همه عشق را داشت؟؟؟؟؟؟؟؟
25/10/89 ... به قلم هدیه صادقی
"بسم الله الرحیم الرحیم"
سلام دوستان از اینکه به وبلاگ من اومدید متشکرم و بهتون خوش آمد می گم.
قصد دارم توی این وبلاگ دلنوشته هام رو براتون بنویسم.
امیدوارم خوشتون بیاد. البته اگر مطلب و یا خبری به دستم رسید و برام جالب بود
حتما می ذارم تا شما هم استفاده بکنید.
عبارت:
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من / ورنه این دنیا که خندیدن نداشت ...
از جمله دلنوشته های خودمه. همین جوری فقط خواستم گفته باشم...
امیدوارم دوستیمون پایدار بمونه و اگه خوشتون اومد منو به دوستان دیگه معرفی کنید.
منتظر حضور سبز و همیشگی شما هستم...